همپـای تو پرچـــــم بسپـاریم به مــوعــــــــود
خبرگزاری فارس: بر اساس طرح "حمایت از تاسیس و تقویت موسسات و مراکز آموزش عالی غیر دولتی " که در مجلس بررسی میشود مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی نقض و تغییر اساسنامه باید با تصویب هیئت موسس دانشگاه صورت گیرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، این مصوبه مجلس در حالی تصویب شد که بنا به اعلام نظر صریح رهبر معظم انقلاب و بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی "واجبالاطاعه " و "در حکم قانون " است که باید به آن ترتیب اثر داده شود.
اسامی نمایندگان امضاکننده طرح مذکور که با عنوان "حمایت از تاسیس و تقویت موسسات و مراکز آموزش عالی غیر دولتی " تقدیم هیئت رئیسه مجلس شد، به شرح ذیل است:
1- عباسعلی نورا- نماینده زابل و زهک
2- علی اصغر یوسفنژاد- نماینده ساری
3- کاظم دلخوش - نماینده صومعهسرا
4- بهمن اخوان - نماینده مردم تفرش
5- سیدقدرتالله حسینیپور- نماینده مردم گچساران
6- قدرتالله علیخانی- نماینده قزوین
7- انوشیروان محسنی بندپی- نماینده مردم نوشهر چالوس
8- غلامحسین مسعودی ریحان- نماینده اهر و هریس
9- یوسف نجفی- نماینده مرد مراغه
10- محمدرضا شعبانی- نماینده کرمانشاه
11- جواد زمانی- نماینده کنگاور
12- علیرضا منادی - نماینده مردم تبریز
13- سید محمد سادات ابراهیمی- نماینده مردم شوشتر
14- سیدمصطفی طباطبایینژاد- نماینده اردستان
15- جهانبخش محبینیا- نماینده میاندوآب، شاهیندژ و تکاب
16- احد خیری- نماینده بستانآباد
17- سیدعلی موسوی جرف- نماینده آبادان
18-حمیدرضا پشنگ- نماینده خاش، نصرتآباد، جاوه وکورین
19- حسن ملک محمدی- نماینده دامغان
20- مؤید حسینی صدر- نماینده خوی
21- احمدعلی مقیمی - نماینده بهشهر
22- محمدعلی حیاتی- نماینده فقید لامرد و مهر
23- رضا رحمانی- نماینده تبریز،آذرشهر و اسکو
24- علیاکبر آقایی- نماینده سلماس
25- فرهاد بشیری- نماینده پاکدشت
26- علیرضا سلیمی- نماینده محلات و دلیجان
27- علی کریمی فیروز جایی- نماینده بابل
28- محمد آشوری تازیانی- نماینده بندرعباس،قشم ،حاجیآباد و ابوموسی
29- عبدالحسین ناصری- نماینده گرگان و آققلا
30- سیدمحمد مهدی پورفاطمی- نماینده دشتی و تنگستان
31- سیدعلی ادیانی راد- نماینده قائم شهر و جویبار
32- محمدمهدی افشاری- نماینده مردم داراب و زریندشت
33- سلمان خدادادی- نماینده ملکان
34- سیدکاظم موسوی- نماینده مردم اردبیل،نیر و نمین
35- سیدحسین هاشمی- نماینده میانه
36- مراد علی منصوری رضی- نماینده رامیان، آزادشهر و فندرسک
با تناقض صریح این رای با فرمان رهبر معظم انقلاب و اعتراض گسترده تشکل های دانشجویی و تحصن های پیاپی در جلوی ساختمان مجلس باید منتظر بود و دید آیا مجلس شورای اسلامی میتواند در این طرح خود تجدید نظر نکند ؟
تا حالا واقعا فکر کردید اگر 22 خرداد و ماجرای جریان فتنه بعدش نبود چی میشد ؟ اگه فکر کردید که خدا خیرتون بده و اگه نه که بیاد همین الان فکر کنیم !
اگه 22 خرداد نبود ...
- احتمالاً ندا آقا سلطان و محسن روح الامینی و سهراب و اشکان و یعقوب و کیانوش و ... الان پیش خانواده شان مشغول مرور خاطرات انتخابات هیجان انگیز پارسال و رقابت دراماتیک موسوی – احمدی بودند.
- احتمالاً اعضای کنگره آمریکا هرگز با نام ترانه موسوی آشنا نمیشدند.
- احتمالاً شبکه العربیه امکان این را نمییافت که برای بیش از 24 ساعت صدر اخبار خود را به «تجاوز در زندانهای ایران» اختصاص دهد و یک هفته در این مورد تحلیل و میزگرد پخش کند.
- احتمالاً اولین نماز جمعه مختلط تاریخ (!) برگزار نمیشد.
- احتمالاً روز قدس از خیابانهای تهران شعار «نه غزه، نه لبنان ...» شنیده نمیشد.
- احتمالاً صدای آمریکا از دو هفته قبل به استقبال روز 13 آبان نمیرفت.
- احتمالاً لازم نبود محسن بانژاد عکس پاره شده امام را از جلوی در دانشکده فنی بردارد تا زیر دست و پای جماعت نباشد.
- احتمالاً روز عاشورا حجاب هیچ بانوی محجبهای مورد تعرض قرار نمیگرفت.
- همچنان که احتمالاً نه دی یک روز معمولی در تقویم بود.
- احتمالاً موسوی و کروبی به جای «سران فتنه»، شخصیتهای مؤثر و برجسته جریان منتقد دولت بودند.
- احتمالاً درخواست آنها برای مجوز تجمع در سالگرد انتخابات این قدر مضحک به نظر نمیرسید.
- احتمالاً برنامه «شاخص» ساخته نمیشد.
- احتمالاً هاشمی ماهی یکبار خطبه نماز جمعه میخواند.
- احتمالاً شبهه تقلب در انتخابات نسبت به آنچه الان هست طرفداران و مدافعان بیشتری داشت و دستگاه کند و تنبل تبلیغی – اقناعی نظام احساس نیازی به توضیح و اثبات این نتیجه نمیکرد.
- احتمالاً خیلی از آنها که حبس و انفرادی را برای اولین بار تجربه کردند، تجربه نمیکردند.
- احتمالاً بعضی از طرفداران موسوی او را به سازش و خیانت متهم میکردند. شاید تا چند ماه عصبانی بودند. کمی بعد احساس سرخوردگی میکردند. خدا را چه دیدید؟! احتمالاً کمی بعد هم ماجرا کم و بیش یادشان میرفت و مشغول راه اندازی کمپین دعوت از خاتمی به انتخابات 92 میشدند!
- احتمالاً محمد نوریزاد مشغول رایزنی با نهادهای فرهنگی برای یک پروژه جدید سینمایی چندمیلیادری راجع به رابطه فریدون و مالک اشتر و شهید صیاد شیرازی بود!
- احتمالاً ماجراهای مربوط به انتصاب و عزل معاون اول، برای دکتر احمدی نژاد گرانتر تمام میشد.
- و احتمالاً اغلب ما این قدر که حالا از تاریخ انقلاب میدانیم، نمیدانستیم.
خبرگزاری فارس: خبر اعدام عبدالمالک ریگی همانند خبر دستگیری وی، بار دیگر در رسانههای بینالمللی بازتاب داشت.
به گزارش فارس، با حکم صادره از سوی دادگاه انقلاب اسلامی، عبدالمجید ریگی با نام مستعار عبدالمالک سحرگاه امروز یکشنبه با حضور تعدادی از خانوادهای شهدا و جانباختگان جنایات تروریستی وی در محل زندان اوین به دار مجازات آویخته شد.
خبرگزاری فرانسه طی خبری با اشاره به اعدام ریگی سعی کرد این خبر را به گونهای جلوه دهد که ایران یکی از رهبران گروههای سنی مذهب را اعدام کرده است.
این خبرگزاری در خبر خود به نحوه دستگیری سرکرده گروهک تروریستی جندالله اشاره کرد.
خبرگزاری انگلیسی رویترز نیز به خبر اعدام عبدالمالک ریگی اشاره کرد. این خبرگزاری نیز تلاش کرد به خوانندگان خود اینگونه تلقین کند که حکومت ایران که اکثریت آن شیعه است، یکی از رهبران گروههای سنی را اعدام کرده است.
خبرگزاری آمریکایی "آسوشیتدپرس " نیز خبر اعدام سرکرده گروهک تروریستی جندالله را منتشر کرد.
آسوشیتدپرس نوشت که ریگی که مرزهای ایران با پاکستان را ناامن کرده بود در فوریه گذشته زمانی که از دوبی در حال پرواز به قرقیزستان بود دستگیر شد.
این خبرگزاری افزود که وی به دلیل کشتن دهها ایرانی در بمبگذاریهای مختلف به اعدام محکوم شده است.
شبکه خبری الجزیره قطر نیز اعلام کرد که عبدالمالک ریگی روز یکشنبه در شهر تهران اعدام شد. این شبکه خبری نوشت که ریگی دشمن آشکار شماره 1 دولت ایران بود و وی متهم است که از سال 2005 بیش از 150 نفر را کشته است.
خبرگزاری شینهوای چین نیز نوشت که ایران رهبر گروهک تروریستی جندالله را اعدام کرد. این خبرگزاری نوشت که مقر اصلی گروهک تروریستی جندالله در پاکستان بوده است.
فکر کنم امروز و فردا باشه که فریاد وامصیبتا و واقانونا ! در غرب بلند بشه که دوباره یک جوان رشید !!! بی سبب اعدام شد و دست نظام به خون آلوده شد . بالاخره هرچی نباشه خلا نبود جنایتکاری مثل ریگی بدجور اونجای بعضی ها رو در غرب و حتی در داخل میسوزونه !
این سایتها با انتشار یک نامه، مدعی شدند که تعدادی از مجرمان ناآرامیهای سال گذشته که اکنون در زندان به سر میبرند، آمادگی خود را برای اعزام به غزه برای مقابله با رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند.
به گزارش شبکه ایران، سایتهای مخالف جمهوری اسلامی ایران اعلام کردهاند که آشوبگران حوادث سال گذشته، آماده سفر به نوار غزه برای همراهی و همدردی با مردم مظلوم این منطقه هستند!
این سایتها با انتشار یک نامه، مدعی شدند که تعدادی از مجرمان ناآرامیهای سال گذشته که اکنون در زندان به سر میبرند، آمادگی خود را برای اعزام به غزه برای مقابله با رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند.
البته این سایتها اعلام نکردهاند چگونه این افراد از داخل زندان از تحولات مهم جهانی باخبر شدهاند درحالی که همین سایتها مدعی فشار سخت و حتی شکنجه بر روی آنها و عدم دسترسی زندانیان به کوچکترین اخبار و اطلاعات هستند.
با این حال، بیان این مطلب درحالی از سوی این رسانهها صورت گرفته که همین افراد در روز قدس همراه با سایر حامیان میرحسین موسوی، شعارهایی نظیر "نه غزه، نه لبنان" علیه مردم مظلوم فلسطین و لبنان و در حمایت از رژیم صهیونیستی سر دادند.
این مساله حتی با استقبال سایت رسمی وزارت امور خارجه اسرائیل (همدمی) روبرو شد؛ به نحوی که عکسهای این پلاکاردها تا مدتها بر صفحه اصلی این سایت نقش بسته بود.
***
عجــــــــــــب ! لابد سردهندگان شعار جمهوری ایرانی هم چند وقت دیگه در حمایت از شورای نگهبان بیانیه میدن !!!
سردهندگان شعار بسیجی حیا کن ... در حمایت از بسیج بیانیه صادر میکنند
و در نهایت سردهندگان شعار 63درصدت کو و اینا ! در حمایت از محمود احمدی نژاد نطق میفرمایند !!!
صدای آمریکا در آستانه سالگرد دهمین انتخابات ریاست جمهوری اقدام به پخش مستندی درباره زندگی، عکس ها و نحوه مرگ ندا آقا سلطان کرد و طی آن خانواده ندا برای نخستین بار در یک گفت و گوی تلویزیونی شرکت کرده و به روایت خاطراتی از خاطرات وی در دوران مختلف زندگیش پرداختند.
این مستند توسط شبکهای که سالانه 10 مستند را با توجه به وقایع مهم روز تهیه می کند تولید شده است و کارگردانی آن را آنتونی توماس عهده دار بود و گفت و گو با خانواده ندا آقا سلطان نیز توسط سعید کمالی دهقان روزنامه نگار ایرانی صورت گرفته بود.
این مستند به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی تهیه شده است که بخش فارسی و انگلیسی آن هفته آینده پخش خواهد شد.
شهره آغداشلو روایت این مستند را به عهده داشت و رودابه بختیار و رویا برومند، یکی از مدیران بنیاد عبدالرحمن برومند پس از پخش فیلم مزبور به نقد، ضرورت و بررسی ابعاد شخصیتی ندا آقاسلطان پرداختند.
به گزارش آتی ؛رویا برومند الزام بر برخورداری از حجاب را یکی از مشکلات ندا آقاسلطان در ایران دانست و گفت: وی مدام از این امر انتقاد کرده و آن را یکی از مصادیق نابرابری زنان و مردان در جمهوری اسلامی ایران می دانست.
پخش عکس های بی حجاب و شخصی ندا در این مستند و رقص وی پایان بخش مستند «برای ندا» بود.
کاریکاتور دردسرساز زیر که توسط نیک آهنگ کوثر کشیده و در سایت روزآنلاین قرار داده شد و حسابی هم کفر سران فتنه ( چه اینور آب و چه اونور آب ) رو درآورد بالاخره از سایت روز آنلاین حذف شد !
ولی ما این کاریکاتور رو میذاریم اینجا که بماند به یادگار
این کاریکاتور موسوی را در حال نوشتن بیانیه شماره 300 خود در 10 سال بعد نشان میدهد . آن هم در گوشه یک اتاق تار عنکوب بسته که به خوبی نشان دهنده افول این جنبش است .
در حالیکه به نظر میرسد موضع سیاسی احمدینژاد و همچنین جایگاه اقتصادی و ژئوپلتیکی ایران از زمان انتخاب مجدد احمدی نژاد در انتخابات سال گذشته بهبود یافته است، امتیازات سیاسی مخالفان بزرگ او مانند موسوی، رفسنجانی، کروبی و خاتمی به طرز چشمگیری کاهش یافته است و "جنبش سبز " آنها اکنون در یک سردرگمی و از هم پاشیدگی قرار دارد. در واقع آقای رفسنجانی یا همان پدرخوانده سبزها، وی آنچنان اعتبار خود را از دست داده و آنچنان از لحاظ سیاسی ضعیف شده است که مجبور شده غرور قدرت و استقلال سال گذشته خود را بشکند و به جای آن به آیت الله خامنهای به عنوان رهبری بی چون و چرا افتخار ورزد.
موسوی اصلیترین رقیب احمدی نژاد نیز به شکل قابل ملاحظهای به حاشیه رانده شد و نفوذ وی در یک سال گذشته از بین رفت. بیانیههای سیاسی پیش پا افتاده و پوچ وی که گاها روی وب سایت وی با نام "کلمه " قرار داده میشود، اغلب نه تنها توسط حامیان دولت و احمدینژاد مورد تمسخر قرار میگرفت بلکه از سوی بسیاری از حامیان قبلی او که به تدریج او را ترک کردهاند نیز به استهزاء گرفته میشود.
شرح ناکامی
سوال این است که چرا؟ چگونه ما میتوانیم از هم پاشیدگی "جنبش سبز " و کاهش فجیع امتیازات سیاسی رهبران آن را توضیح دهیم؟
یکی از توجیههایی که به شکل گستردهای مطرح میشد "اقدامات سرکوبگرانه دولت " عنوان شده است. در حالیکه اقدامات سرکوبگرانه دولت قطعا یک عامل محسوب میشود، اما تنها عامل یا عامل اصلی نیست. دلایل مهمتر کاهش محبوبیت جنبش سبز و رسوایی معماران اصلی آن در جای دیگری است. دلایل دیگر چه هستند؟
برای شروع باید بگوییم که جنبش سبز مبارزه انتخاباتی غیرصادقانهای داشتند. موسوی کاندیدای آنها برای ریاست جمهوری به میدان آمد اما از پذیرش خواست اکثریت هنگامی که مشخص شد در حقیقت رای نیاورده، سر باز زد. این موضوع باعث شد بسیاری از ناظران به این باور برسند که مبارزه انتخاباتی وی بیشتر شبیه تلاش برای کودتا بود- یا به بیان دقیقتر یک کودتای سبک، در مقابل کودتاهای نظامی سنتی- تا یک مبارزه انتخاباتی همراه با حسن نیت.
چیزی شبیه انقلابهای رنگی ناکام
این مسئله پس از انقلابهای رنگی در بسیاری از جمهوریهای شوروی سابق مانند گرجستان و اوکراین مدل برداری شد، الگویی که از مفاهیم انتخابات به عنوان فرصتهایی برای بیثباتسازی و تغییر رژیم استفاه میکند. این امر توضیح میدهد که چرا موسوی حتی پیش از پایان ساعت رای گیری اعلام پیروزی کرد. این مسئله همچنین توضیح میدهد که چرا او هنگامی که در واقع از شکست در انتخابات مطلع شد، ادعای تقلب را مطرح کرد.
اساسا، بسیاری از مردم ایران احساس این نیرنگ را دارند و بر این باورند که موسوی میبایست مدارک و شواهدی برای تقلب در انتخابات ارائه میکرد، در غیر این صورت او نمیبایست چنین ادعای عجیب و غریبی را مطرح میساخت. و به همین دلیل در روزهای پس از انتخابات طرفداران موسوی به دستورالعملهای او گوش دادند و به خیابانها آمدند و از این عصبانی بودند که رایآنها دزدیده شده است. اما همین که روشن شد که اخبار تقلب در انتخابات غلط بوده است، بیشتر هواداران موسوی از جمله بسیاری از حامیان منطقی وی، احساس فریب کردند و او و جنبش سبزش را رها کردند.
دخالت رسانههای فارسی زبان مستقر در غرب
دکتر محمد مرندی استاد دانشگاه تهران نیز با اشاره به این تحولات تاکید میکند که موسوی "به شکل موثری حمایت رسانههای فارسی زبان و مخالفان مستقر در غرب را پذیرفت، از طریق سکوتش، بسیاری از مردم ایران از توهم رهایی یافتند و حتی متنفر شدند. شکی نیست که مردم امروز بسیار از جنبش سبز با حمایت بیگانگان و نقش دولتهای غربی به وسیله طریق حمایت مالی و دیگر اشکال حمایت خشمگین هستند. "
مرندی میافزاید: هیچ یک از همکاران من که به موسوی رای دادند، حاضر نیستند با اقداماتی که او پس از انتخابات انجام داد مجددا به وی رای دهند. این به آن معنا نیست که آنها از احمدی نژاد حمایت میکنند یا اینکه موسوی اصلا هیچ حامی دیگری ندارد، بلکه باید گفت که اکنون اقلیت کوچکی از او حمایت میکنند. "
خاتمی و جستجوی مسیر دوستی با آمریکا
علی رغم ژستهای آشتی جویانه خاتمی در قبال آمریکا، بسیاری از مردم ایران از دیدگاه غیرمنصفانه و تحریکآمیز واشنگتن در قبال ایران خشمگین بودند به گونهای که درباره منطق سیاست خاتمی در تلاش برای کاهش تنش با امپریالیسم آمریکا ابراز تردید کردند. به همان دلیل نیز، بسیاری از مردم ایران، انتقاد موسوی از احمدی نژاد در خصوص تهدیدسازی ایران را هم ساده لوحانه یا غیرمنصفانه و هم اشتباه ارزیابی کردند. شگفت انگیز نبود که بیشتر مرد م ایران از جمله بسیاری از حامیان قبلی موسوی و هواداران او، درباره صداقت و درستی مبارزه انتخاباتی او ابراز تردید کردند.
شعارهای صرفا انتخاباتی
یکی از ویژگیهای انتخاباتی جذاب موسوی ارتقای صریح ارزشهای دموکراتیک و آزادیهای فردی بود. با این وجود، این حمایت او از دموکراسی زمانی رنگ باخت که او با بی توجهی گستاخانه به نتایج رای اکثریت به نفع احمدی نژاد آشکارا با خواست مردم به مخالفت برخاست. علاوه براین، این مشخص بود که در سایه دستور کار اقتصاد نئولیبرال، اظهارات گنگ و نامحسوس موسوی درباره آزادی فردی و حقوق بشر شامل حق داشتن نیازهای اساسی انسانی مانند غذا و سرپناه نبود یا حق داشتن خدمات درمانی ارزان و آموزش عمومی نبود.
وعدههای نامحسوس، کوته فکرانه و در واقع غیرصادقانه حقوق دموکراسی موسوی شبیه به رهبران دیگر انقلابهای رنگی است و برای مثال میتوان به وعدههای "میخائیل ساکاشویلی " در گرجستان و "ویکتور یوشنکو " در اوکراین اشاره کرد. اگر او در پیشبرد انقلاب سبز موفق میشد، ثابت میشد که وعدههای دموکراسی او به مانند وعدههای همتایانش در گرجستان و اوکراین توخالی و پوچ هستند. چنانچه مردم گرجستان و اوکراین از ماهیت واقعی آنها مطلع شدند و آنها را از سمت خود برکنار کردند.
عامل مهمی که نقشی حیاتی در کاهش محبوبیت سبزها بازی کرد، ویژگی طبقاتی آن، ناتوانی در برقراری ارتباط یا جذب تودههای طبقه متوسط، ضعیف و کارگر بود. بر کسی پوشیده نیست که سبزها به شکل قابل توجهی از سوی محافل ثروتمند و تحصیل کرده جامعه ایران تمجید و ستایش میشوند. موسوی آشکارا از این "مسئله " آگاهی دارد یعنی هنگامی که وی درباره نیاز به توسعه جایگاههای حامیانش بدون توجه به طبقات متوسط یا زیر متوسط جامعه سخن میگوید. اما منافع و ارتباطات طبقاتی چیزی نیست که به آسانی از طریق آرزوها یا گفتارهای ساده محقق شود. موارد فوق ورای شخص موسوی است. اینها ویژگی و نیرومحرکه مبارزه انتخاباتی او و جنبش سبز را شکل داد.
هوشمندی مردم ایران
با گذشت 31 سال از جو انقلابی مستمر، مردم ایران به شهروندان بسیار هوشیاری در امور سیاسی تبدیل شدهاند. این مردم به آسانی ماهیت دستور کار اقتصادی نئولیبرال و بازار دوست موسوی را هنگامی تشخیص دادند که آنها (در طی سخنرانیهای مبارزه انتخاباتی موسوی) متوجه شدند او چگونه با منت هزینههای دولت در زمینه نیازهای اساسی اجتماعی را به عنوان "صدقه "، "ولخرجی " و عوامل گداپروری توصیف کرد.
این انتقاد موسوی و دیگر معماران انقلاب سبز نباید به عنوان یک دفاع از احمدی نژاد یا دولت ایران به طور کل تلقی شود. از سوی دیگر این امر نباید به عنوان مخالفت بزرگی با دیدگاههای سیاسی مخالف یا انتقادهای این چنینی انگاشته شود. این تاحدی انتقاد از سیاستهای بی توجه، فرصت طلبانه و اشتباه است نه انتقاد از سیاستهای مخالف به نوبه خود.
درس عبرت از ناکامیها
این واضح است که انتقاد سالم و اصولی کلیدی برای بهبود، پیشرفت و تکامل است. همچنین روشن است که احمدی نژاد و جمهوری اسلامی ایران نقاط فراوانی برای انتقاد دارند. موسوی و دیگر رهبران سبز میتوانستند نقشی مهم در افزایش آزادیهای فردی و آرمانهای دموکراتیک در ایران بازی کنند، در صورتیکه آنها به هدف اصلی خود برای بی ثبات سازی و براندازی دولت مردمی متعهد نبودند.
سبزها اعتبار مورد نیاز خود برای ایفای نقشی مثبت به عنوان یک نیروی مخالف سازنده را با انجام اقدامات زیر از دست دادند:
با بی احترامی به آرای مردم، با ایجاد دروغی بزرگ که تقلب در انتخابات صورت گرفته است، با احیای ابزارهای خشونت بار در پیگیری تغییر رژیم، با دنبال کردن یا پذیرش حمایت از نیروهای سیاسی مشکوک خارجی و با مقصر شناختن احمدی نژاد در خصوص فشارهای امپریالیستی-صهیونیستی بر ایران.
علاوه بر اینها، این سابقه سیاسی ناخوشایند است که ناکامی و شکست "جنبش سبز " را توضیح میدهد.
برای شروع دیدم بد نیست یه طرح هنری جالب رو بذاریم دوستان استفاده کنند !