برای خیلی ها جالبه که بدونند طرف مقابلشون از نظر سیاسی چه عقیده ای داره ...
به طور عمده در جامعه ما که البته به شدت اعتقاد دارم که مطلقا حزبی نیست دو گرایش سیاسی وجود داره . اصولگرا و اصلاح طلب . جریان اصولگرا هرچند با این نام از آغاز دوران ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد در سال 84 پا به عرصه حیات گذاشت اما از نظر سابقه فکری از همان بدو تولد جمهوری اسلامی ایران وجود داشت ولی جریان اصلاح طلب چه از نظر لغوی و چه از نظر فکری در اولین دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی یعنی سال 76 به وجود آمد .
جریانی که میتوانست در کنار اصولگرایی دو بال برای حرکت به سمت جامعه ای پویا باشد اما انقدر دچار کج روی و خطا شد که تقریبا میتوان به جرات گفت از متن سیاسی جامعه کنار رفته است . فتنه اخیر که بدون تعارف بانیان آن به هر شکل دارای تفکر اصلاح طلبی بودند یا حداقل اینطور وانمود میکردند تیر خلاصی بود بر پیکر اصلاحات که خود بیش از هر جریان فکری دیگری نیار به اصلاح دارد !!!
به طور منطقی کسی که در پی اصلاحات باشد باید حداقل هایی را قبول داشته باشد و به اصولی پایبند باشد . واقعا منطقی نیست که ادعای اصلاحات داشت و شعار جمهوری ایرانی سر داد ! در سیاست تعریف اصلاحات یا Reform از انقلاب یا Revolution جدا است . اگر کسی وارد فاز دوم شد بی شک از فاز اول خارج شده است و نمیتواند نام اصلاح طلب را بر خود قرار دهد . لقب برانداز برای چنین کسانی از نظر علمی هم شایسته تر است . پس حتی اگر از نظر سیاسی اصلاح طلب نیز باشید باید در اصول ، اصولگرا بود .
یک اصولگرا نیز در بسیاری از موارد خواستار ایجاد اصلاحاتی در امور کشور برای رشد و تعالی آن است اما هرگز به خود اجازه نمیدهد با هتک حرمت ، بر هم زدن نظم ، ایجاد ناامنی و روش های نامعقول دیگر این اصلاحات را به ثمر برساند . با تعاریفی که از اصلاح طلبی داریم باید بگوییم که یک اصلاح طلب واقعی یک اصولگراست . فکر کنم تا حالا دیگه فهمیده باشید من از نظر سیاسی چه عقیده فکری دارم ؟ درست است ...
من یک اصولگرا هستم